Previous Next

عباس واحدیان شاهرودی، فعال مدنی و زندانی سیاسی، صدای زندانیان باشیم

یورو ۲۰۲۴، اسپانیا آلمان را ۲ بر یک شکست داد و به نیمه‌نهایی رفت

دیدار تیم‌های ملی فوتبال اسپانیا و آلمان در مرحله یک چهارم نهایی یورو ۲۰۲۴ با نتیجه ۲بر ۱ به نفع اسپانیا پایان یافت. با این پیروزی تیم ملی آلمان حذف شد و تیم ملی اسپانیا به دور بعدی راه یافت.عصر جمعه (۵ ژوئیه) دیدار تیم‌های ملی آلمان و اسپانیا در حضور ۵۱ هزار تماشاگر در ورزشگاه اشتوتگارت برگزار شد؛ دیداری که برای بسیاری از فوتبال‌دوستان با توجه به عملکرد خوب دو تیم نسبتا زودرس بود.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

تماشاگران حاضر در ورزشگاه اشتوتگارت شاهد دیدار پرهیجان و تنگاتنگ بودند که هر دو تیم در آن چهره‌ای تهاجمی از خود به نمایش گذاشتند. نیمه نخست علیرغم موقعیت‌های هر دو تیم با تساوی بدون گل به پایان رسید.

دنی اولمو، بازیکن تیم ملی اسپانیا در دقیقه ۵۱ بازی با شوتی دقیق توپ را درون دروازه آلمان کاشت و تیمش را یک بر صفر جلو انداخت.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

ملی‌پوشان اسپانیا در یک قدمی پیروزی قرار داشتند که فلوریان ویرتز، بازیکن ۲۱ ساله آلمان با شوتی دیدنی گل تساوی را یک دقیقه مانده به پایان وقت متعارف به ثمر رساند و بازی را به وقت اضافه کشاند.

پیکار دو تیم در وقت اضافه می‌رفت با همین نتیجه تساوی به پایان رسد که میکل مرینو در دقیقه ۱۱۹ (یک دقیقه مانده به پایان بازی) گل پیروزی را برای اسپانیا به ثمر رساند و صعود سرخ‌پوش‌ها به نیمه‌نهایی را محقق ساخت.

آلمان که میزبان بازی‌ها است با این شکست از گردونه رقابت‌ها حذف شده است. آخرین بار در سال ۱۹۹۶ میلادی بود که آلمان توانست جام ملت‌های اروپا را از آن خود کند. آخرین قهرمانی اسپانیا در جام ملت‌های اروپا به سال ۲۰۱۲ میلادی برمی‌گردد.

تمدید زمان اخذ رأی، جدل و ابهام در باره میزان مشارکت

در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری در ایران مثل دور اول زمان اخذ رأی را تمدید کرده‌اند تا شاید شمار بیشتری از شهروندان در رأی‌دهی شرکت کنند. در مورد میزان مشارکت و آمارهای منتشرشده موضوع ابهام و جدل بوده است.پس از جنجال مناظره‌های تلویزیونی بین نامزدهای دور دوم انتخابات ریاست جمهوری ایران، دور دوم رای‌گیری‌ها از صبح روز جمعه، ۱۵ تیر، آغاز شد. آمارهای غیررسمی حکایت از افزایش اندک مشارکت نسبت به زمان مشابه در دور قبل دارند.

اولین دور انتخابات برای تعیین جانشین ابراهیم رئیسی جمعه گذشته برگزار شده بود.

بیش از ۶۰ درصد از واجدین شرایط در دور اول انتخابات شرکت نکردند و بسیاری از زندانیان سیاسی، فعالان سیاسی و مدنی و شهروندان ایرانی تایید کردند که دور دوم را نیز تحریم خواهند کرد. علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی نیز پس از ۴ روز سکوتاذعان کرد که مشارکت پایین‌تر از حد انتظارها و حتی زیر نظرسنجی‌ها بوده است.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

بر اساس آمارهای رسمی در این دور ۶۱ میلیون و ۴۵۲ هزار و ۳۲۱ نفر در داخل و خارج از کشور حق رای دارند.

مهلت اخذ رأی در دو نوبت به مدت مجموعاَ ۴ ساعت افزایش یافت و تا ساعت ۲۲ شب تمدید شد. رسانه‌های ایران پیش‌بینی کرده‌اند که ممکن است دوباره زمان انتخابات تا ساعت ۲۴ تمدید شود.

سخنگوی ستاد پزشکیان هواداران جلیلی را به «بزرگ‌نمایی» متهم کرد

حمیده زرآبادی، سخنگوی ستاد پزشکیان، در شبکه اجتماعی اکس (توییتر سابق) مدعی شد که مشارکت در دور دوم انتخابات افزایش یافته و طرفداران جلیلی را متهم کرد که به دنبال بزرگ‌نمایی است تا افرادی که حاضر به رای دادن نیستند در تصمیم خود باقی بمانند.

زرآبادی با بیان اینکه “یک رای نقش تعیین کننده دارد” از رای دهندگان ایرانی خواست تا ساعت ۲۴ از میدان رقابت خارج نشوند.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

نکته قابل توجه این است که آنچه شانس نامزد اصلاح طلبان را برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری ایران افزایش می‌دهد میزان موفقیت آنها در سوق دادن افراد مردد و نیز کسانی است که انتخابات را تحریم کرده‌اند. این در حالی است که رای دهندگان حامی کاندیدای اصولگرا غالبا تحت هر شرایطی در انتخابات شرکت می‌کنند.

بیشتر بخوانید:آغاز رای‌گیری دور دوم انتخابات ریاست جمهوری؛ پزشکیان یا جلیلی؟

گزارش‌هایی در رسانه‌ها و کانال‌های خبری داخلی مبنی بر افزایش مشارکت در این دور منتشر شده است، ولی معلوم نیست که عیار این گزارش‌ها چقدر است و میزان افزایش احتمالی چه میزان است. این در حالی است که مخالفان جمموری اسلامی و موافقان تحریم با انتشار عکس‌هایی از برخی از حوزه‌های رأی گیری ادعای افزایش مشارکت را زیر سوال برده‌اند.

پیامک‌های وزارت کشور

رسانه‌های نزدیک به اصلاح‌طلبان به نقل از برخی چهره‌های سیاسی این جناح نوشتند که وزارت کشور دست از پیامک زدن و دعوت به مشارکت برنمی‌دارد، منتها متن پیام‌ها به نظر طوری تنظیم شده که بر خلاف ظاهر آن موجب کاهش مشارکت می‌شود.

رحمت‌اله بیگدلی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب در واکنش به پیامک‌ها وزارت کشور نوشت: «شما دعوت نکنید قطعا حضور مشارکت مردم بیشتر می‌شود.»

مخبر: نتیجه انتخابات شاید تا آخر شب اعلام شود

محمد مخبر، سرپرست ریاست جمهوری، صبح روز جمعه با حضور در ستاد انتخابات وزارت کشور گفت: «دولت بدون هیچ دخالتی درحال برگزاری انتخابات ریاست جمهوری است. خط قرمز دولت سیزدهم در انتخابات، صیانت از آرای مردم در است.» این در حالی است که دولت متهم بوده است که با همه امکانات مالی و پرسنلی در جهت پیروزی سعید جلیلی اقدام کرده است.

زندانیان سیاسی انتخابات را تحریم کردند

گزارش‌های منتشر شده نشان می‌دهد که زندانیان سیاسی دور دوم انتخابات ریاست جمهوری ایران را تحریم کرده و علیرغم ورود صندوق ها به زندان خود از رای دادن خودداری کردند.

مهدی محمودیان، فعال سیاسی در پست در شبکه اکس نوشت که مصطفی تاج‌زاده، عبدالله مومنی، محمد نجفی، علیرضا بهشتی شیرازی، رضا شهابی، رسول بداقی، بهزاد قربانیان نژاد، امیرسالار داوودی، نرگس محمدی، فائزه هاشمی، ویدا ربانی، سپیده قلیان، گلرخ ایرایی، مریم یحیوی و بیش از صد زندانی سیاسی دیگر از جمله افرادی بودند که حاضر به شرکت در انتخابات نشدند.

فرهاد میثمی، کنشگر مدنی نیز با انتشار متنی درخصوص انتخابات، تکیه بر “مقاومت مدنی” گذاشت.

او نوشت، مکانیسم اصلی تغییر از نظر او در “مقاومت مدنی” است.

همچنین در همین زمینه حسین رزاق، فعال سیاسی نیز در شبکه اجتماعی اکس نوشت: «هرکسی میتواند یک تابلو دستش بگیرد و بگوید برای نجات ایران! اما وقتی یکبار اکثریت قاطع گفته‌اند نجات ایران از راه مقاومت مدنی و نه گفتن میگذرد، هر کنش معطوف به تضعیف آن، یعنی نجات نظام حاکم و تحمل پذیر کردن استبداد.»

عبدالحمید: مسئولان نظام حرف مردم را بی‌واسطه بشنوند

مولوی عبدالحمید، امام جمعه زاهدان در خطبه نماز جمعه گفت انتخابات هفته گذشته پیام بزرگی داشت.

این روحانی اهل‌سنت با بیان اینکه مسئولان نظام باید حرف مردم را بی‌واسطه بشنوند گفت که عدم شرکت مردم در انتخابات نشانه نارضایتی است.

عبدالحمید در واکنش به اظهارات علی خامنه‌ای که عدم شرکت ۶۰ درصد مردم را توجیه کرده و گفته بود که «مردم کار داشتند.» گفت که وقتی ۶۰ درصد جامعه در انتخابات شرکت نمی‌کنند این به معنای نارضایتی آنان است نه اینکه کار داشتند و وقت نداشتند. این عدم حضور نشانۀ نارضایتی است.

اگر پزشکیان پیروز شود می‌تواند به وعده‌های خود عمل کند؟

دور دوم انتخابات ریاست جمهوری ایران درحالی برگزار می‌شود که مردم این کشور از شرایط بد اقتصادی و سیاسی رنج می‌برند.

کارشناسان می‌گویند نتیجه انتخابات هر چه باشد، تأثیر آن در جهت گیری کشور محدود خواهد بود زیرا مقام ریاست جمهوری در ایران، از اختیارات محدودی برخوردار است.

در جمهوری اسلامی ایران، ریاست اصلی حکومت بر عهده علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی است، در حالی که رئیس جمهور در رأس دولت خود مسئول اجرای خطوط کلان سیاسی تعیین شده توسط علی خامنه‌ای است.

محمد خاتمی و حسن روحانی دو رئیس جمهوری اسبق ایران از طیف میانه‌رو به دلیل کسب بالاترین درصد آرا در انتخابات ریاست جمهوری، قدرتمندتر از پزشکیان بودند، با این‌وجود تمامی برنامه‌ها و پروژه‌های آنها دچار تزلزل شد و نتوانستند به خواسته های انتخاباتی خود عمل کنند.

پزشکیان قول داد که در صورت پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری، به مشکلات و مسائل زنان، آزادی دسترسی به اینترنت، حقوق اقلیت‌ها و آزادی‌های سیاسی و اجتماعی در قانون اساسی رسیدگی کند، اما از نظر ناظران این کار آنطور که او وعده داده، آسان نخواهد بود، زیرا مجلس زیرنظر اصولگرایان و است که علی خامنه‌ای نیز از دیدگاه آنان استقبال می‌کند.

گوش سپردن به داستان رنج دیگران؛ گفت‌وگو با مرسن، سازنده‌ی «پادکست آن»

فاران فنائیان

چند سالی است که مرسن به داستان‌ِ آدم‌های مختلف گوش می‌دهد، روایتِ آنها را می‌نویسد، و با صدای گرمش برای ما تعریف می‌کند. این داستان‌ها کمک می‌کنند تا خود را به جای دیگران بگذاریم و رنج، شادی، غم، امید، و ترسِ آنها را تجربه کنیم. با مرسن درباره‌ی مسیری که طی کرده، تغییراتی که در او ایجاد شده، چیزهایی که یاد گرفته است و تأثیر این پادکست بر مخاطبانش گفت‌وگو کرده‌ایم.

* * *

فاران فنائیان: چطور شد که وارد دنیای پادکست و تولید پادکست شدید؟ ایده‌ی ساخت «پادکست آن» چطور به ذهنتان رسید؟

مرسن: آشنایی من با دنیای پادکست با پادکست «چنل بی» از علی بندری و «اجنبی» از وحیده طهماسبی آغاز شد. قبلاً به پادکست‌های انگلیسی گوش می‌دادم ولی نمی‌دانستم که آیا کسی دوست دارد به زبان فارسی هم گوش کند یا نه. وقتی تعداد مخاطبان پادکست‌های فارسی زیاد شد شروع کردم به دنبال کردن این کار. به مرور علاقه‌ام بیشتر شد. اما معتقد بودم که باید سلیقه‌ی مخاطب را نادیده گرفت و دید که خودت چه چیزی را دوست داری. در چند سالی که پادکست‌های فارسی تولید شدند و اوج گرفتند، بسیاری از پادکست‌ها بعد از پخش چند قسمت متوقف شدند. به نظرم دلیلش بیشتر این بود که می‌خواستند ببینند بقیه دوست دارند چه چیزی بشنوند، و این چیزی بود که از همان ابتدا تلاش کردم در تله‌‌اش نیفتم. فکر کردم باید چیزی بسازم که خودم دوست دارم بشنوم. اگر بقیه چیزی را تعریف کردند دیگر نیازی نیست که من تعریفش کنم. بعد به سراغ انتخاب موضوع رفتم، و به این فکر کردم که من عاشق داستان‌ام. داستان‌شنیدن، خاطره‌شنیدن، و به‌خصوص داستان‌های شخص اول که برای من جذاب‌ترین حالت است. به این نتیجه رسیدم که دوست دارم داستانِ افراد را به صورت اول شخص برای دیگران تعریف کنم. بعد به نتیجه و تأثیر چنین چیزی بر جامعه فکر کردم. الان هم وقتی کسی می‌گوید چرا پادکست می‌سازی دلایل زیادی را ارائه می‌کنم. می‌گویم من داستان دوست دارم، عاشق این کار هستم، اینکه آدم‌ها همدیگر را درک کنند خیلی خوب است … ولی این تمام واقعیت نیست. من خیلی خشمگین هم هستم. بعضی وقت‌ها احساس می‌کنم که چیزی دارد در من فوران می‌کند و من باید به نبرد بروم. انگار این پادکست نبردی است که از طریق آن می‌کوشم تا صدای افراد مختلف شنیده شود. چون این‌طور نیست که فقط یک صدا در جامعه باشد. باید صدای آدم‌های نادیده‌مانده هم شنیده شود و این همان چیزی است که مرا اقناع می‌کند.

 

چندی قبل به سخنرانی‌ای گوش می‌دادم درباره‌ی یکی از نظریه‌های کانت با عنوان «ذهنیت گسترش‌یافته». او می‌گوید اگر نتوانی خودت را جای شخص دیگری بگذاری، نمی‌توانی اخلاقی زندگی کنی. تخیل کردن و خود را به جای دیگران گذاشتن، لازمه‌ی اخلاقی زندگی کردن است. وقتی این را شنیدم به یاد «پادکست آن» افتادم. به نظرتان این پادکست بر درک آدم‌ها از یکدیگر و، به تحلیل کانت، اخلاقی‌تر زندگی کردن چه تأثیری داشته است؟

به نظرم از چند جهت تأثیرگذار است. اول اینکه تأثیرش را روی خودم می‌بینم، چون تعداد داستان‌هایی که افراد برای من تعریف می‌کنند طبیعتاً خیلی خیلی بیشتر از چیزی است که منتشر می‌کنم. می‌بینم که چطور شنیدن این روایت‌ها کمک کرده تا درباره‌ی دیگران قضاوت نکنم و خودم را برتر از بقیه نبینم. فکر می‌کنم که هر کدام از ما در حباب خودمان زندگی می‌کنیم و از حباب دیگران چندان اطلاع نداریم. یکی از دلایلش این است که مشکل رسانه داریم. دلیل دیگر این است که آن‌قدر درگیر زندگیِ خود هستیم که حوصله‌ نداریم تا ببینیم بقیه چه مشکلاتی دارند، و این بر نگاهمان به بقیه تأثیر دارد. در فیدبک‌های پادکست هم می‌بینم که مثلاً می‌گویند ما این‌جوری به قضیه نگاه نکرده بودیم یا نمی‌دانستیم که این اتفاق برای این آدم‌ها می‌افتد. این همان اخلاقی زندگی کردن است. یک روی دیگرِ قضیه هم این است که بسیاری وقت‌ها آدم احساس می‌کند که خیلی تنهاست و چیزی که تجربه کرده فقط تجربه‌ی خودش است. ولی شنیدن این داستان‌ها کمک می‌کند تا بفهمی که فقط تو نیستی که چنین سختی‌هایی کشیدی؛ حس می‌کنی که شنیده میشوی، دیده می‌شوی، و وجود داری. برای مثال، وقتی متن اپیزود مربوط به زندگیِ یک دختر شاعر افغانستانی در ایران را به یکی از همکارانم دادم به‌شدت تکان خورد. گفت من می‌دانستم که افغانستانی‌های ساکن ایران مشکل دارند ولی نمی‌دانستم که مشکلات این‌قدر عمیق است. چون حتی اگر وضعیت را هزار بار هم برای آدم‌ها توضیح دهیم، اصلاً برابری نمی‌کند با وقتی که داستانی همراه با جزئیات و احساساتِ درون آن آدم را بشنویم. به نظرم تعریف داستان، حس خیلی نزدیکی به خودِ تجربه را ایجاد می‌کند.

 

من چون اغلب در زندگی با حالتِ شدید موضوعی مواجه شده بودم، تجربیاتِ آدم‌ها را بر اساس میزان تأثیرشان روی افراد ارزش‌گذاری می‌کردم. شنیدن روایت‌های «پادکست آن» به من کمک کرد که بفهمم «شدید» برای همه یکسان نیست، و «انتها» برای هر کس جای متفاوتی است. و این به نظرم مدیون هنر شماست که می‌توانید یک داستان را طوری بیان کنید که من بتوانم خودم را به جای آن فرد بگذارم و شدت احساس او را درک کنم. مثلاً درباره‌ی اپیزودی که بعد از شروع جنبش ژینا منتشر کردید به اسم «در میان هیچ‌کس‌ها». آن‌قدر در آن چند ماه اتفاقات بد و وحشتناکی برای افراد رخ داد که شاید فکر می‌کردیم همه باید دچار تجربیات و اتفاقات خیلی هولناک شده باشند. وقتی داستان را می‌شنیدم، در ابتدا فکر ‌کردم که این فرد حتی بازداشت هم نشده و در مقایسه با بقیه فقط چند ساعت او را نگه داشتند. ولی وقتی تا آخر داستان را گوش کردم متوجه شدم که این تجربه برای آن فرد تجربه‌ی شدید و وحشتناکی بوده است. شاید یک نفر دیگر بازداشت و زندانی هم بشود و برایش آن‌قدر سخت نباشد. ولی این به من اجازه نمی‌دهد که تجربه‌ی فردی را که چند ساعت در ون نگه داشته شده کوچک بشمارم. این باعث شد که حسی از احترام نسبت به تجربیاتِ متفاوت در من به وجود بیاید.

برای خودم هم همین‌طور بود. وقتی داستان‌های مختلف را می‌شنیدم، می‌فهمیدم که هیچ‌وقت نباید رنج فرد دیگری را کوچک شمرد. اگر کسی می‌گوید این اتفاق برای من افتاد و خیلی دردم آمد، نباید گفت اینکه دردی نداشت، خیلی بزرگش نکن. فقط خودِ آن آدم می‌فهمد که چه دردی داشته است. در همین داستانی که گفتید، آن فرد می‌گوید در تمام آن مدت داشتم فکر می‌کردم که فردا باید مغازه‌ام را باز کنم. درست است که در جریان اعتراضات بسیاری چشم‌شان را از دست دادند، خیلی‌ها جانشان را از دست دادند، و عده‌ی زیادی عزیزانشان را از دست دادند. ولی دغدغه و نگرانیِ آن فرد هم این بود که روز بعد باید مغازه‌اش را باز می‌کرد و همسرش هم نمی‌دانست کجاست. درست است که درد و رنج او با آن افراد فرق داشت، ولی برای خودش بزرگ بود. هیچ وقت نباید گفت خب که چی؟ خیلی باید مراقب این موضوع باشیم. از قضا چند داستان دارم که در سمت شدید طیف نیستند. مثلاً یکی از داستان‌هایی که فیدبک مثبت زیادی دریافت نکرد «یک قدم نزدیک‌تر به خانه» بود: داستان دختری که در کوه گم شده بود. گم شدن آن دختر در شبی اتفاق افتاد که ۴۰ نفر کشته شده بودند، و خیلی‌ها می‌گفتند این فرد دارد در داستانش شلوغ می‌کند؛ می‌گفتند چیزی شده، آخرش که نجات پیدا کردی. یعنی چون نمردی خیلی اتفاق مهمی نیست! اما نمردنِ او به این معنا نیست که زجر نکشیده و نترسیده است. او بر اثر آن واقعه دچار «اختلال اضطراب پس از حادثه» شد و باید روان‌درمانی می‌کرد. بالاخره سهم او از این درد این‌قدر بوده. خیلی وقت‌ها سکوتکردن و شنیدن می‌تواند خیلی کمک کند. یکی از چالش‌های موجود این است که داستان‌هایی که تعریف می‌کنم واقعی هستند، آدم‌ها واقعی‌اند، و نظرات را می‌خوانند. خیلی وقت‌ها شبی که اپیزود را منتشر می‌کنم بر اثر استرس حالت تهوع پیدا می‌کنم. تمام مدت فکر می‌کنم که اگر مخاطبان چیزی بنویسند که به آن فرد آسیب برساند چه می‌شود. بالاخره من نسبت به احساس آن آدم مسئولیت دارم. مثلاً در داستان بهزاد، با عنوان «غرق در رودخانه‌ی بی‌آب»، که او را دزدیدند و بردند افغانستان. بهزاد بعداً در جایی آدم‌ربایی که او را دزدیده بود می‌بیند، ولی نمی‌تواند او را معرفی کند. بعضی نظر داده بودند که اگر آن فرد دوباره دزدی کند تو مسئول هستی. این نوعی قربانی‌نکوهی است. خود آن فرد داشته غرق می‌شده ولی ما می‌گوییم اگر این کار را نکردی پس همدستش هستی. و این برای من سنگین بود که بهزاد دارد این کامنت‌ها را می‌بیند. او به همین علت مریض شد، البته خوشحال است که داستانش را تعریف کرده. ولی می‌خواهم بگویم که آدم‌ها به خاطر احساساتشان قضاوت می‌شوند و اتفاقاً همین احساسات باارزش‌اند. احساساتی که کسی درباره‌شان صحبت نمی‌کند ممکن است تغییری در دیگران ایجاد کند.

 

ما فقط یک بار فرصت داریم که زندگی را تجربه کنیم و یاد بگیریم. اما قالب‌های هنری مثل سینما و ادبیات و حالا پادکست می‌تواند به ما کمک کند که چند بار زندگی کنیم ــ زندگیِ دیگران را هم تجربه کنیم. این امر چقدر می‌تواند به ما کمک کند که آدم بهتری شویم و با آگاهیِ بیشتری نسبت به دنیا برای بهبودش بکوشیم.

 بسیاری وقت‌ها آدم احساس می‌کند که خیلی تنهاست و چیزی که تجربه کرده فقط تجربه‌ی خودش است. ولی شنیدن این داستان‌ها کمک می‌کند تا بفهمی که فقط تو نیستی که چنین سختی‌هایی کشیدی؛ حس می‌کنی که شنیده می‌شوی، دیده می‌شوی، و وجود داری.

اوایل از خودم می‌پرسیدم که چرا این‌قدر دنبال داستان دیگران‌ هستی؟ آیا داری از خودت فرار می‌کنی؟ از چیزی که هستی راضی نیستی؟ آیا از مرگ می‌ترسی؟ ولی الان فهمیده‌ام که اتفاقاً این می‌تواند نشانه‌ی عشق به زندگی باشد، عشق به آدم‌ها. اینکه یاد بگیریم در فرصتی که به ما داده شده همه چیز را با هم در میان بگذاریم خیلی زیباست. شما رنجی می‌کشید، عشقی را تجربه می‌کنید، نوعی خوشحالی را حس می‌کنید و اینها را برای من تعریف می‌کنید. در نتیجه، من هم زندگی و عشق و رنج را تجربه می‌کنم و برای شما تعریف می‌کنم. و خوشحال‌ام که این حس و لذت درک کردن می‌تواند تا حدی از طریق پادکست منتقل شود.

 

و جالب است که می‌بینیم به‌رغم تفاوت‌های زیاد ــ آدم‌هایی متعلق به قاره‌ها، نژادها، و پیشینه‌های متفاوت ــ چقدر تجربیات همه‌ی ما در سطحی شبیه به یکدیگر است.

کاملاً درست است. حتی خیلی وقت‌ها می‌توانید بازتابی از داستانی را که می‌شنوید در زندگیِ خود ببینید.

 

می‌دانم که داستان‌های زیادی را برای شما تعریف می‌کنند. چطور از میانِ آنها دست به انتخاب می‌زنید؟

همان‌طور که گفتم، هر داستانی که برایم تعریف می‌کنند باارزش است. هر کسی رنجی کشیده که ارزشمند است. ولی برای اینکه بتوانید یک ساعت یا چند اپیزود از یک داستان دربیاورید باید ببینید که آیا آن داستان آن‌قدر جزئیات و سکانس دارد که بتواند به یک اپیزود تبدیل شود یا نه. درباره‌ی محتوا، من بیشتر دنبال داستان‌های چندوجهی می‌گردم. به این معنی که عده‌ای آن را کاملاً تجربه کرده باشند، و برای عده‌ای هم آن تجربه کاملاً جدید باشد. عامل بعدی این است که خودِ آن فرد بتواند داستانش را خوب تعریف کند و در واقع قصه‌گوی خوبی باشد. چون این‌طوری می‌شود حس راوی را به مخاطب منتقل کرد و لازمه‌ی این امر این است که احساساتِ خودِ آن فرد درباره‌ی تجربه‌اش ته‌نشین شده باشد. چند تا داستان خیلی خیلی خوب داشتم که به همین دلایل به انتها نرسیدند. مثلاً بعد از اینکه فرد شروع به تعریف کرد، گفت دوباره کابوس‌هایم شروع شده و فکر می‌کنم که زمانِ خوبی برای تعریف این داستان نیست. به نظرم، نفسِ تعریف کردنِ بسیاری از این داستان‌ها باعث می‌شود که دلِ فرد سبک شود یا حتی به این نتیجه برسد که این رنج ریشه‌ی خیلی عمیقی دارد و باید به روان‌شناس مراجعه کند.

 

قطعاً هر فردی می‌تواند با بعضی از داستان‌هایی که تعریف می‌کنید ارتباط بیشتری برقرار کند. مثلاً داستان «بدون لب خندیدن» شدیداً روی من تأثیر گذاشت. داستان ریحانه، شاعر افغانستانی ساکن ایران، هم خیلی من را به فکر فرو برد. چون من همیشه خودم را مدافع حقوق اقلیت‌ها می‌دانستم، ولی وقتی از زبان ریحانه داستانش را شنیدم به این فکر کردم که آیا واقعاً به مسئولیت خودم عمل کرده‌ام؟ آیا واقعاً در حد توانم برای بهبود وضعیت این قشر از جامعه کاری انجام داده‌ام؟

اجازه دهید تا درباره‌ی همین اپیزود حرف بزنم. بعد از انتشار این قسمت یک نفر که خودش افغانستانی بود به من پیام داد و گفت شما افغانستانی هستید؟ گفتم نه. گفت کسی در گروهتان افغانستانی است؟ گفتم نه. گفت خیلی عجیب است که بدون اینکه حتی یک افغانستانی در گروهتان باشد به این موضوع پرداختید. این به‌شدت مرا تکان داد چون انگار بسیاری از افراد پذیرفته‌اند که اگر عضو یک گروه مشترک نباشیم، طبیعی است که سراغ من نیایند و به من نپردازند. ریحانه در آن اپیزود می‌پرسید که آیا واقعاً کسی نمی‌خواهد از ما دفاع کند و حرفی بزند؟ این سؤالی است که شاید برای بسیاری از ما در شرایط مختلف مطرح شود.

 

در یک اپیزود مهمان پادکست «اجنبی» بودید و درباره‌ی مفهوم «مردانگی سمی» صحبت کردید؛ مفهومی که قبلاً با آن آشنا نبودم ولی وقتی آن اپیزود را شنیدم انگار واژگانی را در اختیار من قرار داد تا راجع به این موضوع با دیگران صحبت کنم. لطفاً کمی از این تجربه هم بگویید.

خوشحال‌ام که به‌خصوص در یکی دو سال اخیر جامعه‌ی ما در موقعیتی قرار گرفت که چیزهای زیادی برایش جا افتاد. مثلاً این اصل که مشکل زنان در ایران فقط مشکل زنان نیست، مشکل مردان هم هست، و بر عکس. چون اگر یکی از این دو جنس ضرر ببیند جنس مقابل هم ضرر می‌بیند. بی‌تردید در طول تاریخ زنان بیشتر آسیب دیدند، ولی تا حدی طرف مقابلش هم صادق است. به این علت در آن اپیزود مهمان وحیده شدم که مدتی قبل از آن توئیتی نوشته بودم که بازخوردهای منفی و مثبتی گرفت. نوشته بودم که هر چیزی که باعث شود من مرد یا زن بهتری بشوم، همان باعث می‌شود که انسان بهتری شوم، و این امر به جنسیتم چندان ربط ندارد. از قضا یکی از داستان‌هایی که الان روی آن کار می‌کنم داستان دختری به نام سارا است که پدرش او و خواهرش را از خانه بیرون می‌اندازد چون ویدیوی رقصی را در اینستاگرام منتشر کرده بودند. سارا تعریف می‌کند که وقتی بچه بودیم بابایم خیلی مهربان بود، ما را می‌گذاشت روی دوچرخه و جاهای مختلفی می‌برد و من همیشه فکر می‌کردم که چه معلم خوبی می‌شود. چرا وقتی بزرگ شدیم عوض شد؟ و کاملاً این را نشان می‌دهد که جامعه چطور می‌تواند هنجارهایش را به تو تحمیل کند که مرد این شکلی است، مرد باغیرت این شکلی است. این امر هم به آن آدم صدمه می‌زند، هم به دخترانش، و هم به جامعه.

 

آیا برای کسانی که می‌خواهند تولیدِ محتوا کنند پیشنهادی دارید؟ چطور می‌توانند سراغ موضوعاتی بروند که بیشتر با نیازهای امروز جامعه سازگار باشد؟

فکر می‌کنم که فضای خالیِ بزرگی برای محتوای باکیفیت به زبان فارسی وجود دارد. پیشنهادم این است که محتوای زبان‌های دیگر را مرور کنند. خواه علمی باشد، خواه داستان تعریف کند، خواه آموزش بدهد. ما در بسیاری از حیطه‌ها محتوای باکیفیتِ فارسی نداریم و بسیاری از محتواها، اصطلاحاً محتوای دم دستی است. به نظرم جامعه‌ی ایران کاملاً پذیرای محتوای عمیق و باکیفیت هست و کسی که این چاله‌ها را پُر کند دستش خالی نخواهد ماند.

در آخر می‌خواهم بگویم که ما به حافظه‌ی جمعیِ گسترده‌ای نیاز داریم. ایران همیشه خیلی چیزها را از سر گذرانده است ولی خیلی مهم است که اتفاقات ۵۰ یا ۱۰۰ سال گذشته ثبت شود تا بدانیم کجا بودیم، چه شد، و چه کسی چه چیزهایی را از سر گذراند. گاهی احساس می‌کنم که پادکست را برای نسل خودمان می‌سازم تا مخاطبان تلاش کنند که بچه‌هایشان چنین چیزهایی را تجربه نکنند و شاهد دنیای بهتری باشند. درست مثل همان ضرب‌المثلی که می‌گوید بهترین زمان برای کاشت درخت ۲۰ سال پیش بود، و بهترین زمانِ بعدی همین امروز است. به آینده امیدوارم، ولی به اینکه محصول چیزی را که می‌کاریم همین الان ببینیم، نه. به نظرم، این‌جوری رنجی که می‌کشیم معنایی پیدا می‌کند.

 

زندانی مبادله شده با حمید نوری؛ “تلخ‌ترین لحظات” یک دیپلمات سوئدی

یوهان فلودروس، شهروند سوئدی در مصاحبه‌ای در باره تلخ‌ترین لحظات دوران حبس خود در زندان اوین سخن گفته است. او همراه با یک شهروند سوئدی دیگر، با حمید نوری، دادیار سابق تهران که در سوئد به حبس ابد محکوم شده بود، مبادله شد.یوهان فلودروس، دیپلمات آزاد شده سوئدی، پس از گذراندن نزدیک به ۸۰۰ روز در زندان اوین، “تاریک‌ترین لحظات” دوران حبس خود و چگونگی زنده ماندن از آنها را در گفت‌وگو با خبرگزاری فرانسه تشریح کرده است..

فلودروس و یک تبعه سوئدی دیگر در اواسط ماه ژوئن با حمید نوری مبادله شد. نوری دادیار سابق در قوه قضائیه جمهوری اسلامی به اتهام دست‌داشتن در کشتار زندانیان سیاسی در دهه ۶۰ در سوئد به حبس ابد محکوم شده بود.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

به گزارش خبرگزاری فرانسه، از این دیپلمات ۳۳ ساله وقتی در مورد حال و احوالش سوال می‌شود می‌گوید: “من خوبم.” “خانواده من هر کاری که می‌توانستند انجام دادند تا وقتی برگشتم فرود نرمی به من بدهند.”

فلودروس در آوریل ۲۰۲۲ هنگامی که قصد داشت از تعطیلات با دوستانش به خانه بازگردد، در ایران دستگیر شد.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

او در توضیح جزئیات روند بازداشت خود می‌گوید هنگامی که قصد داشته است به دوستان خود پیامک بزند تا اطلاع دهد که به فرودگاه رسیده است، یک شخص با گرفتن تلفن همراه او، گفته است که نمی‌تواند پیامی ارسال کند و این کار ممنوع است.

انتقال به زندان اوین و اولین حضور او در برابر قاضی

این دیپلمات اتحادیه اروپا می‌گوید پس از بازداشت به زندان اوین منتقل شده است.

فلودروس می‌گوید: «من مجبور شدم لباس هایم را در بیاورم و لباس زندان را بپوشم، اسنادی را امضا کنم. من را با چشم بند از راه‌روهای زندان بزرگ عبور دادند. نمی‌توانستم ببینم کجا می‌روم، فقط می‌توانستم پاهایم را روی زمین ببینم.»

او در ادامه گفته است که پس از دو سه روز تنهایی به منظور رسیدگی به پرونده‌اش در مقابل قاضی قرار گرفته است.

فلودروس در خصوص اولین رویارویی با قاضی می‌گوید: «من خیالم راحت شد چون فکر می‌کردم این اشتباه که مرا بازداشت کردند بالاخره برطرف خواهد شد. اما در عوض، این مرد به من گفت که من به جاسوسی علیه جمهوری اسلامی ایران متهم هستم و در همان لحظه همه چیز مقابل چشمانم سیاه شد.»

قاضی رسیدگی به پرونده این دیپلمات سوئدی اظهار کرده است که قرار است او چند روزی مهمان آن‌ها در زندان باشد، اما مدت زمان این چند روز، به دو سال و دو ماه ختم شد.

احساس ناامیدی در انفرادی زندان اوین

فلودروس گفته است که او دو ماه اول را در سلول انفرادی «پر از سردرگمی، ترس و ناامیدی» گذرانده و سپس به یک سلول جمعی منتقل شده است.

او می‌گوید: «من توانستم آزادانه با دیگر زندانیان صحبت کنم. وقتی به آنها گفتم چه بلایی سرم آمده و کیستم، گفتند: یوهان! تو گروگان هستی.»

درحالی که در ماه دسامبر ۲۰۲۳، حکم حبس ابد حمید نوری ایرانی به دلیل نقش او در اعدام‌های گروهی زندانیان تهران در سال ۱۳۶۷ توسط دادگاه تجدیدنظر سوئد تایید شده بود، همزمان فلودروس نیز در دادگاه ایران به “فساد فی الارض” متهم شد، یکی از جدی‌ترین اتهامات در ایران که می‌تواند مجازات اعدام را در پی داشته باشد.

بیشتر بخوانید:عفو بین‌الملل: آزادی حمید نوری ضربه ‌به بازماندگان کشتار ۶۷ است

فلودروس می گوید: «خیلی زود می‌دانستم که تنها راهی که می‌توانم دوباره خانواده و عزیزانم را ببینم، تبادل زندانیان است.»

سوئد اولین کشوری نیست که چنین تصمیمی گرفته، اما او تنها زمانی که به فرودگاه تهران منتقل شد، واقعاً مطمئن شده است که آزادی‌اش نزدیک است.

هنگامی که او به محض ورود به استکهلم از هواپیما خارج شد، در برابر دوستش زانو زد و در مقابل اولف کریسترسون، نخست وزیر سوئد از دوست خود خواستگاری کرد.

فلودروس می‌گوید: «می‌خواهم به زندگی‌ای که قبلاَ با نامزدم داشتیم برگردم. دو سال و دو ماه از ما دزدیده شد و اکنون می خواهیم آنها را پس بگیریم.»

تصادفات رانندگی در آلمان؛ مرگ روزانه ۸ نفر در سال ۲۰۲۳

اداره آمار فدرال آلمان اعلام کرد که در سال ۲۰۲۳، روزانه ۸ نفر در این کشور در اثر حوادث رانندگی جان خود را از دست داده اند. بر اساس گزارش این اداره، حدود یک سوم تصادفات رانندگی منجر به مرگ، در مناطق شهری رخ داده است.اداره آمار فدرال آلمان در تشریح تلفات جانی ناشی از سوانح رانندگی در سال ۲۰۲۳، اعلام کرد روزانه به طور متوسط ۸ نفر در اثر این سوانح جان خود را از دست داده و حدود هزار و ۴ نفر نیز مجروح شده‌اند.

طبق گزارش این اداره، در سال گذشته میلادی در مجموع حدود ۲ هزار و ۸۳۹ نفر در تصادفات رانندگی کشته شدند. این میزان در سال ۲۰۲۲، حدود ۲ هزار و ۷۸۸ مورد بود. همچنین تعداد مجروحان حوادث ترافیکی در سال ۲۰۲۳ نسبت به سال قبل از آن، ۱.۵ درصد افزایش داشت و به ۳۶۶ هزار و ۵۵۷ نفر رسید.

بیشتر بخوانید: در تصادفات رانندگی، زنان بیش از مردان آسیب می‌بینند

بنا بر این آمار تقریبا نیمی از کسانی که در حوادث ترافیکی جان خود را از دست دادند، سرنشینان خودرو و حدود یک پنجم آنها نیز موتورسوار یا اسکوترسوار بودند. حدود یک سوم تصادفات مرگبار نیز در مناطق شهری رخ داده‌اند. همچنین بین سال‌های ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۳، میزان مرگ و میر در میان دوچرخه‌سواران ۱۷ درصد افزایش داشته است.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

با این حال در طی این ۱۳ سال، تعداد کل کشته‌شدگان ناشی از حوادث رانندگی حدود ۲۲ درصد کاهش یافته است.

آمار تازه همچنین حاکی از آن هستند که تعداد تصادفات ناشی از مصرف الکل در سال ۲۰۲۳ نسبت به سال قبل از آن حدود ۴ درصد کاهش داشته است.

پلیس فدرال آلمان ۲.۵ میلیون سانحه رانندگی را در سال ۲۰۲۳ در جاده‌های آلمان ثبت کرد که این میزان ۵ درصد بیشتر از سال ۲۰۲۲ بود اما در اکثر موارد، این تصادفات تنها منجر به خسارت مالی شده بودند.

مطابق آمار رسمی، خیابان‌های ایران سالانه شاهد ۸۰۰ هزار تصادف رانندگی با نرخ بیش از یک تصادف در هر دقیقه است که منجر به مرگ روزانه تقریباً ۵۰ نفر می‌شود.

شمار خودروهای مجاز در خیابان‌های ایران حدود ۲۵ میلیون است، رقمی که در آلمان دو برابر ایران است. ولی آمار تصادفات و کشته‌های آن در دو کشور نسبت معکوس دارند.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

بر اساس گزارش سازمان جهانی بهداشت، ایران در فهرست کشورهای دارای بیشترین تعداد مرگ و میر در تصادفات رانندگی نسبت به جمعیت، رتبه هفتم را دارد و سالانه در حدود ۳ میلیارد دلار متحمل خسارت می‌شود.

محرومیت مریح دمیرال توسط یوفا همزمان با حمایت اردوغان

یوفا سلام “گرگ‌های خاکستری” را برنتابید و مریح دمیرال، بازیکن ترکیه را از حضور در دو دیدار محروم کرد. در واکنش به این اقدام فراخوان‌هایی برای نشان‌دادن سلام گرگ‌های خاکستری در بازی ترکیه در مقابل هلند منتشر شدە است.در واکنش بە محرومیت مریح دمیرال، بازیکن تیم‌ ملی ترکیه از حضور در دو دیدار رقابت‌های جام ملت‌های اروپا، هواداران متعصب ترکیه از حاضران در ورزشگاه المپیک برلین خواستند تا در جریان بازی تیم‌شان مقابل هلند سلام “گرگ‌های خاکستری” را نشان دهند. در همین حال خبر می‌رسد کە اردوغان نیز در ورزشگاه حضور خواهد داشت.

شامگاه سه‌شنبه (۲ ژوئیه) آخرین دیدار مرحله یک‌هشتم نهایی مسابقات جام ملت‌های اروپا میان تیم‌های ملی ترکیه و اتریش برگزار شد. پیکار دو تیم در حضور بیش از ۳۵ هزار تماشاگر در ورزشگاه لایپزیگ انجام گرفت و در پایان با نتیجە دو بر یک، ترکیه پیروز میدان بود. اما شادی پس از گل مریح دمیرال بە حاشیەها و واکنش‌های زیادی دامن زد.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

اتحادیە فوتبال اروپا یک روز پس از این بازی اعلام کرد کە بە این موضوع ورود پیدا کردە و تحقیقات در این زمینە را آغاز کردە است.

روزنامه بیلد آلمان شامگاه پنجشنبه ۴ ژوئیه (۱۴ تیر)، ضمن انتشار خبر محرومیت دو جلسەای دمیرال، بە نقل از اتحادیه فوتبال اروپا نوشت: «این بازیکن قوانین رفتار شایسته را زیر پا گذاشته و از رویدادی ورزشی برای اظهارات غیرورزشی استفاده کرده است.»

با این حکم دمیرال، که هر دو گل ترکیه در مقابل اتریش را به ثمر رساند، از حضور در دیدار مرحله یک چهارم نهایی در مقابل هلند و دیدار احتمالی نیمه‌ نهایی محروم خواهد شد.

نانسی فزر، وزیر کشور دولت آلمان، روز چهارشنبه سوم ژوئیه در واکنش بە شادی پس از گل دمیرال، در صفحە اکس خود نوشت: «نمادهای راستگراهای افراطی ترکیه در ورزشگاه‌های ما جایی ندارند. استفادە از مسابقات فوتبال جام ملت‌های اروپا بە عنوان بستری برای نژادپرستی، کاملا غیر قابل قبول است.»

این موضع‌گیری قاطعانه نانسی فزر موجب بروز تنش‌های سیاسی میان برلین و آنکارا شد و دو کشور سفرای یکدیگر را فراخواندند.

فراخوان برای نشان‌دادن نماد “نماد گرگ‌های خاکستری” در برلین

روز شنبه ۱۶ تیر (۶ ژوئیە)، تیم‌ملی‌فوتبال ترکیه در چهارچوب مرحله یک چهارم نهایی جام ملت‌های اروپا مقابل هلند بە میدان می‌رود. این بازی در ورزشگاه المپیک برلین برگزار می‌شود.

بیشتر بخوانید:واکنش‌ها بە شادی گل جنجالی بازیکن تیم‌ ملی ترکیه

حال در واکنش بە محرومیت مریح دمیرال، هواداران متعصب و تندروی تیم‌ ملی فوتبال ترکیه با انتشار فراخوانی در شبکە اجتماعی اکس از حاضران در ورزشگاه خواستەاند تا در جریان بازی تیم‌شان، در هنگام پخش سرود ملی ترکیه سلام “گرگ‌های خاکستری” را نشان دهند.

حال باید دید کە اگر هواداران تیم‌ ملی ترکیه سلام گرگ‌های خاکستری را نشان دهند، واکنش یوفا بە این موضوع چه خواهد بود.

دفاع اردوغان از دمیرال و حضور او در برلین

خبرگزاری آلمان گزارش دادە است کە بە دنبال افزایش تنش‌ها و محرومیت دمیرال، رجب‌ طیب اردوغان، رئیس‌جمهوری ترکیه سفر خود بە آذربایجان را لغو کردە و روز شنبه طی یک پرواز بە برلین خواهد آمد و بە ورزشگاه المپیک خواهد رفت.

گفتە شدە کە هدف اردوغان روحیه بخشی بە بازیکنان تیم‌ ملی فوتبال این کشور است.

بیشتر بخوانید:فرانسه سازمان راست افراطی ترک “گرگ‌های خاکستری” را منحل کرد

در همین حال اردوغان در گفت‌وگو با رسانه‌ها از شادی پس از گل مریح دمیرال دفاع کردە و گفتە کە “هدف او تنها خوشحالی کردن بودە است”.

همزمان او گفتە است: «آیا کسی نمی‌پرسد کە چرا پیراهن تیم‌ ملی آلمان عقاب دارد، یا چرا فرانسه خروس؟».

این گفتەهای اردوغان در شبکه‌های اجتماعی واکنش‌های زیادی روبرو شدە است. از این رو کە سلام “گرگ‌های خاکستری” با سلام نازی‌ها در آلمان مقایسە می‌شود. کما اینکە سلام نازی‌ها نه تنها در آلمان، بلکە در اکثر کشورهای جهان غیر قانونی محسوب می‌شود.

گرگ‌های خاکستری چه کسانی هستند؟

گرگ‌های خاکستری (Bozkurtlar)، بە سازمان ملی‌گرایان پانترک گفتە می‌شود، کە اعتقاد بە ایدئولوژی “تورانیسم” و “برتری نژاد ترک” دارند.

بیشتر بخوانید:جم اوزدمیر، عضو ارشد حزب سبزهای آلمان تهدید به مرگ شد

در حال حاضر گرگ‌های خاکستری با حزب حرکت ملی ترکیه (MHP)، بە رهبری دولت باغچه‌لی در ارتباط تنگاتنگ هستند. این حزب راست افراطی، از احزاب متحد با حزب عدالت و توسعه (AKP) به رهبری رجب‌ طیب اردوغان است و در دولت ترکیه حضور دارد.

گرگ‌های خاکستری در برخی از کشورها از جملە فرانسه در لیست سازمان‌های ممنوعه قرار دارند. در آلمان فعالیت آن‌ها کە تحت عنوان جنبش ـlkücü شناختە می‌شوند، ممنوع نیست، اما اداره فدرال حفاظت از قانون اساسی می‌گوید کە با دقت فعالیت این گروه در آلمان را زیر نظر دارد. این ادارە معتقد است کە “گرگ‌های خاکستری” در آلمان دست‌کم ١١ هزار عضو دارند.

فعالان حقوق‌بشر در ترکیه از “گرگ‌های خاکستری” تحت عنوان “جوخه مرگ” نام می‌برند. از این گروه بە عنوان مسئول عملیات‌ها، ترورها و اقدامات مرگبار زیادی در تاریخ معاصر ترکیه یاد می‌شود، از جملە علیه کردها (علوی‌ها، ایزدی‌ها و هواداران حزب کارگران کردستان)، ارمنی‌ها، مسیحی‌ها، لازها، چرکزها، یونانی‌ها و یهودی‌ها. بر ا‌ساس گزارش منابع حقوق‌بشری، شمار قربانیان خشونت‌های منتسب بە این گروه بالغ بر “هزاران نفر” است.

واکنش‌ها بە شادی دمیرال چه بود؟

تنها وزیر کشور آلمان نبود کە بە سلام گرگ‌های خاکستری توسط دمیرال واکنش داد. دوزن تکال، از فعالان حقوق‌بشر سرشناس آلمانی کە خود اصالتا از کردهای ایزدی است، در صفحە اکس خود نوشت: «من نمی‌خواهم و نمی‌توانم سکوت کنم. سال‌هاست کە از طرف هواداران گرگ‌های خاکستری، کە از بزرگترین گروه‌های راست افراطی در آلمان هستند، تهدید بە مرگ می‌شوم. نشان دادن نماد گرگ‌های خاکستری توسط دمیرال، تمسخر قربانیان بود».

کمیته ملی ارامنه ایالات متحده نیز بە شادی گل دمیرال واکنش نشان دادە و آن را “ژستی نژادپرستانه، تنفربرانگیز و یادآور نسل‌کشی مسیحی‌ها و کردها” خواند.

جامعه ترک‌های آلمان نیز بە شادی پس از گل مریح دمیرال واکنش نشان داد و نشان‌دادن سلام گرگ‌های خاکستری در سالگرد “قتل‌عام سیواس” ابراز تاسف کرد.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

جامعە کردهای آلمان هم این حرکت دمیرال را “نمک پاشیدن بە زخم قربانیان فاشیسم” و “تمسخر قربانیان قتل‌عام سیواس” خواند.

کشتار سیواس اشارە بە “قتل‌عام کردهای علوی” در سال ١٩٩٣ است. در آن سال بە بهانه حضور عزیز نسین، نویسنده طنزپرداز ترکیه مهاجمان اسلام‌گرا و ملی‌گرایان افراطی در حالی کە سلام “گرگ‌های خاکستری” را نشان می‌دادند، بە هتلی در سیواس حملە کردە و آن را بە آتش کشیدند. در این جنایت ٣٣ تن کشتەشدند کە عمده آن‌ها کردهای علوی بودند.

انتخابات بریتانیا؛ رهبر حزب کارگر مأمور تشکیل کابینه شد

با پیروزی حزب کارگر در انتخابات بربیانیا رهبر این حزب مأمور تشکیل کابینه شد. ریشی سوناک، رهبر حزب محافظه‌کار ضمن اعلام استعفای خود از رهبری حزب مسئولیت خود در شکست در انتخابات پارلمانی بریتانیا را پذیرفت.پس از شکست محافظه‌کاران در انتخابات بریتانیا، ریشی سوناک، نخست‌وزیر کنونی اعلام کرد که تصمیم گرفته است تا از رهبری حزب و سمت نخست وزیری کنار رود.

او این موضوع را با خبرنگاران در خیابان داونینگ لندن مطرح کرد. سوناک ضمن عذرخواهی از رای دهندگان گفت که او به محض اینکه ترتیبات رسمی برای جانشینی مشخص شود، از رهبری حزب استعفا خواهد داد.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

وی خطاب به اعضای حزب گفت که خشم و ناامیدی آنان را درک کرده و مسئولیت آن را بر عهده گرفت.

در انتخابات روز پنجشنبه، ۴ ژوئن، حزب کارگر توانست تعداد نمایندگان خود را بیش از دو برابر کند و از این همین‌رو، کی‌یر استارمر، قرار است نخست‌وزیر جدید بریتانیا شود.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

حزب مخالف کارگر در بریتانیا ۳۲۶ کرسی در انتخابات پارلمانی به دست آورد. به این ترتیب اکنون اکثریت مجلس عوام که متشکل از ۶۵۰ کرسی است، در اختیار این حزب است.

این نتیجه راه را به روی حزب کارگر برای تشکیل دولت بعدی باز می‌کند. این آمار نشان‌دهنده یک شکست بزرگ برای محافظه کاران است که سهم آنها از ۳۶۵ نماینده انتخاب شده در ۵ سال پیش به تنها ۱۳۱ نماینده کاهش یافته است.

با اعلام نتایج انتخابات پادشاه بریتانیا در دیدار با استارمر ااو را مآمور تشکیل کابینه کرد. او قرار است تا آخر امروز، جمعه ۵ ژوئن کابینه خود را معرفی کند.

بیشتر بخوانید:پیروزی تاریخی حزب کارگر بریتانیا در انتخابات مجلس عوام

محافظه کاران با ۵ نخست‌وزیر در ۱۴ سال گذشته سکان هدایت بریتانیا را در دست داشتند.

ریشی سوناک رهبری حزب و ریاست دولت را در اکتبر ۲۰۲۲ به دست گرفت. او جانشین لیز تراس، نخست وزیر سابق شد که سیاست هایش منجر به آشفتگی در بازارهای مالی شده بود و در نهایت، پس از ۴۹ روز از سمت خود استعفا داد. پیش از این، بوریس جانسون، هم حزبی او نیز پس از رسوایی‌های مختلف مجبور به استعفا شد.

انتخابات در بریتانیا چگونه برگزار می‌شود؟

در سیستم انتخاباتی بریتانیا، نامزدی که در ۶۵۰ حوزه انتخابیه بیشترین آرا را کسب کند به عنوان نماینده مجلس انتخاب می‌شود.

یک حزب برای کسب اکثریت در مجلس عوام باید حداقل ۳۲۶ نماینده داشته باشد.

رهبر حزبی که بیشترین کرسی را دارد به نخست وزیری انتخاب می‌شود و از سوی پادشاه برای تشکیل دولت تعیین می‌شود. رهبر حزبی که در رتبه دوم قرار دارد، رهبر اصلی اپوزیسیون می‌شود.

کی‌یر استارمر کیست؟

کی‌یر استارمر، در سال ۱۹۶۲ در لندن به دنیا آمد. او در شانزده سالگی به کادرهای جوانان شاخه محلی حزب کارگر در منطقه خود پیوست و مدتی نیز در مجله آلترناتیو سوسیالیستی قلم می‌زد و عهده‌دار سردبیری آن بود.

در سال ۲۰۰۸، استارمر سمت مدیریت دادستانی عمومی را برعهده گرفت.

او در سال ۲۰۱۴ لقب شوالیه گرفت و در سال ۲۰۱۵ در سن ۵۰ سالگی، به عنوان نماینده پارلمان از حوزه انتخابیه لندن در هولبورن و سنت پانکراس به مجلس عوام بریتانیا (پارلمان) پیوست.

وزارت دفاع روسیه از حملات گسترده پهپادی اوکراین خبر داد

مقامات روسیه گفتند اوکراین بار دیگر به اهدافی در مناطق مرزی خود با روسیه حمله کرده است. طبق گزارش‌های رسمی روسیه، در یکی از حملات اوکراین یک کودک جان خود را از دست داده و پنج تن دیگر زخمی شدند.کوندراتیف فرماندار منطقه کراسنودار روز جمعه ۵ ژوئیه (۱۵ تیر) در کانال تلگرامی خود خبر داد، یک دختر شش ساله بر اثر جراحات وارده در حمله هواپیمای بدون سرنشین به شهر پریمورسکو-آختارسک در بیمارستان جان باخت و پنج تن دیگر مجروح شدند.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

به گفته این مقام محلی یک ساختمان مسکونی سه طبقه براثر آوار پهپاد سرنگون شده به شدت خسارت دیده است. طبق گزارش‌ها یک پایگاه نیروی هوایی نیز در نزدیکی پریمورسکو-آختارسک وجود دارد که پهپادهای روسی به طور منظم از آنجا به سمت اوکراین پرواز می‌کنند.

بر اساس گزارش رسانه‌ها، یک نیروگاه برق نیز در این شهر واقع در ساحل دریای آزوف مورد اصابت قرار گرفته است.

بیشتر بخوانید:زلنسکی برای حمله به پایگاه‌های روسیه تسلیحات بیشتری می‌خواهد

واسیلی گولوبیف فرماندار روستوف هم از حملات پهپادی اوکراین خبر داده و گفته که پدافند ضد هوایی همه هواپیماهای بدون سرنشین اوکراینی را رهگیری و منهدم کرده است. پورتال مستقل “آسترا” از حمله به یک پالایشگاه نفت در منطقه روستوف گزارش داده اما نوشته است از میزان خسارات وارده اطلاعی در دست نیست.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

آلکسی اسمیرنوف، فرماندار کورسک واقع درنزدیکی مرز اوکراین گفته است در پی حمله پهپاد به یک مدرسه موسیقی و چندین مغازه آسیب وارد شده است.

بیشتر بخوانید: نیاز روسیه به بنزین بلاروس در پی حملات اوکراین

وزارت دفاع روسیه از سرنگونی ۱۴ پهپاد بر فراز منطقه کراسنودار، ۱۰ پهپاد بر فراز استان روستوف و ۲۶ پهپاد بر فراز منطقه زاپوریژیا در جنوب اوکراین خبر داد.

حملات پهپادی اوکراین به روسیه در ماه‌های گذشته به طور فزاینده افزایش یافته است.

کی‌یف تلاش‌های خود را برای افزایش تولید داخلی پهپادها به عنوان ابزاری حیاتی در میدان نبرد، تشدید کرده است. مقامات اوکراینی اخیرا گفتند هدف آنها تولید یک میلیون پهپاد در سال جاری است.

در این صفحه ویژه بیشتر بخوانید: جنگ در اوکراین

میخائیلو فدوروف، وزیر گذار دیجیتال اخیرا اعلام کرده بود که اوکراین از پهپادهای تهاجمی تولید داخلی برخوردار است که قادر به پرواز بیش از یک‌هزار کیلومتر هستند.

آلمان سرعت تصرف کابل توسط طالبان را اشتباه ارزیابی کردە بود

رئیس سازمان اطلاعات برون‌مرزی آلمان در جلسه کمیته تحقیق بوندستاگ در مورد ا‌فغانستان، اعتراف کرد کە ارزیانی سازمان تحت مدیریت او در مورد سرعت تصرف کابل توسط طالبان اشتباه بودە است.رئیس سازمان اطلاعات برون‌مرزی آلمان (BND)، روز پنجشنبه ۱۴ تیر (۴ ژوئیە)، با حضور در کمیته تحقیق پارلمان (بوندستاگ) در مورد ا‌فغانستان، پذیرفت کە ارزیانی سازمان تحت مدیریت‌اش در مورد سرعت تصرف کابل توسط طالبان اشتباه بودە است.

٢٠ سال پس از آنکه ائتلاف نظامی بین‌المللی به رهبری آمریکا در پاسخ بە حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ در ایالات متحده، گروه اسلام‌گرای طالبان را از قدرت ساقط کرد، این گروه افراطی در روز ۱۵ اوت ۲۰۲۱ (۲۴ مرداد ۱۴۰۰) در کابل به قدرت بازگشتند.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

طالبان در تابستان سال ٢٠٢١، ظرف چند هفتە بدون آنکه با مقاومتی جدی روبرو شود، یکی پس از دیگری ولایت‌های ا‌فغانستان‌های را تسخیر کرد. در این شرایط آشفتە سربازان بین‌المللی زودتر از موعد مقرر از افغانستان خارج شدند. سربازان آلمانی نیز جزئی از ائتلاف بین‌المللی در ا‌فغانستان مستقر بودند.

هدف کمیته تحقیق پارلمان آلمان، شفاف‌سازی در مورد تصمیمات مربوط بە عقب‌نشینی وزارت دفاع و خروج سربازان این کشور از ا‌فغانستان است.

بیشتر بخوانید: افغانستان؛ چگونه سازمان اطلاعاتی آلمان طالبان را دست کم گرفت

برونو کال، رئیس سازمان اطلاعات برون‌مرزی آلمان، در نشست کمیته تحقیق پارلمان، پذیرفت کە ارزیانی سازمان تحت امرش در مورد سرعت تصرف کابل توسط طالبان اشتباه بودە است.

او البتە تاکید کرد کە “سازمان اطلاعات برون‌مرزی آلمان برای سال‌ها گزارش‌های قابل اعتماد بە وزارت دفاع ارائە دادە کە زندگی افراد زیادی را نجات دادە است”.

بیشتر بخوانید:سرویس اطلاعاتی آلمان “برای شرایط بحرانی آماده نیست”

کال در ادامە گفت: «ما این واقعیت را کە طالبان در حال بازگشت بە قدرت بود (امارت اسلامی ٢)، پیش‌بینی کردە بودیم. اما آنچه کە بە درستی ارزیابی نکردیم، پایان سناریو بود».

در همین حال رئیس سازمان اطلاعات برون‌مرزی آلمان گفتە کە “تصور می‌کردیم کە نیروهای امنیتی افغانستان بیشتر مقاومت کنند و بلافاصلە تسلیم نشوند”.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

از زمان بازگشت طالبان بە قدرت در ماه اوت سال ۲۰۲۱ جلسات منظمی در رابطه با این موضوع در دفتر، آنگلا مرکل، صدراعظم وقت در برلین برگزار شدند. در این جلسات در مورد خطراتی گفت‌وگو می‌شد که آلمان باید خود را برای آنها آماده کند، آن‌هم نه فقط در افغانستان، بلکه در هر جای جهان و در هر زمانی، به ویژه در مناطقی در خارج کشور که سربازان ارتش آلمان مستقر می‌شوند.

کمیته تحقیق پارلمان آلمان (بوندستاگ) نیز از سال ۲۰۲۲ تاکنون در این رابطه تشکیل جلسه می‌دهد و بە دنبال یافتن پاسخی برای پرسش‌های مطرح شده است.